فاطمه مظهر حق واسطه ی فیض خداست
اسوه ی صبر و رضا مشرق انوار هداست
طلعت پاک نبوت ز رخش جلو گر است
مصدر علم لدن آیه ی تسلیم و رضاست
همسر شیر خدا ام حسین است و حسن
محور ارض و سماء دخت رسول و سراست
ظلمت لیل حکایت کند از عفت او
همه ایام علی در غم او شام عزاست
رخ آن بانوی دلخسته ز سیلی نیلی
حرمتش بعد پدر دستخوش قوم دغاست
قلب او را بشکستند و دگر پهلوی او
وای از میخ در و سینه که اسرار خداست
اثر تخته ی در مخزن اسرار شکست
سقط شدآن گهر پاک که شمع شهداست
طاقتش بین در و آتش و دیوار برفت
هر دم از ناله ی او خون جگر ارض و سماست
فضه را کرد طلب جست از او استمرار
یاعلی یا ابتا گفت که مولا برخاست
ضیغم عرصه جست چو نظر کرد بدید
خانه اش هجمه ی دشمن شده غوغا بر پاست
دست بر تیغ دو پیکر بنمود و قدر است
آمد اندر نظرش اینکه کنون صبر بجاست
سوخت تا شام ابد قلب محبین زین غم
تا بشد،اشک فشان خامه رهائی بینواست
قلم نگار : محمد |
پیام رسان [ قلم]